بارانباران، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

براى دخترمون

بدون عنوان

سلام عشق مامان قراره فردا من و تو و بابايي بريم سنندج تو رو بايد دوباره ببريم دکتر آخه دختر کوچولوى من يک کم دير دير پى پى ميکرد و مارو هم خيلى نگران کرده بود که شکر خدا الان خوبه و فردا براى چک آپ بايد بريم نفس مامان خيلى عاشقتم. واى باران,باران شيشه ى پنجره را باران شست  از دل من اما چه کسى نقش تو را خواهد شست
29 دی 1393

شروع

عروسک قشنگم امروز 94 روزه بودى که مامان يهويى زد به سرش که واست وبلاگ درست کنه تا خاطرات قشنگت يادم نره وقتى بزرگ شدى هى نپرسى مامان بچه بودم چه جورى بودم چيکارا ميکردم و... و من هم  بعضى چيزا يادم بره و دل کوچيکت بشکنه خيلى عاشقتيم نفس مامان و بابا از وقتى که اومدى همه چيز عوض شده همه چيز پر رنگتر شده مخصوصا عشقمون 
29 دی 1393
1